DNA Methylation:
پدیده ای است كه در آن یك گروه متیل (CH3) به موقعیت 5 حلقه سیتوزین اضافه میشود. به این نوع تغییرات، تغییرات اپی ژنتیك گفته میشود به این معنی كه این تغییر میتواند حذف بشود و یا بدون اینكه در ماهیت DNA تغییری ایجاد كند به نسلهای بعدی انتقال یابد. متیلاسیون DNA یك خصوصیت معمول در مهره داران است، در بعضی گونه ها زیاد و در بعضی كمتر دیده میشود. متیلاسیون DNA بیشتر در جزایر CPG اتفاق میافتد یعنی مناطقی كه سیتوزین كنار گوانین قرار گرفته است. مناطق غیر متیله شده CPG در جای جای ژنوم در سلولهای بینابینی مشاهده شده است. متیلاسیون DNAدر تكوین موجودات (از بدو تولد تا بلوغ)، غیر فعال شدن یکی از دوكروموزوم Xدر پستانداران ماده، genetic imprinting، مهار ژنی و سرطان زایی ضروری است.
:Genomic imprinting
پدیده ژنتیكی است كه در آن تظاهر ژنها از قوانین مندلی یعنی تظاهر هر دو آلل از یك فرد، تبعیت نمیكند بلكه تظاهر آن وابسته به آللی است كه یا منشاء پدری دارد یا منشاء مادری. این پدیده هم در پستانداران و هم در حشرات و گیاهان دیده میشود. یك فرآیند اپی ژنیك است كه شامل متیلاسیون و تغییرات هیستونی كه به منظور دریافت توالی ژنی تك آللی بدون اینكه تغییر در توالی ژنتیكی ایجاد شود، می باشد. بیان متناسب این ژنها برای تكوین طبیعی موجودات خیلی مهم هستند. بیشتر امراض ژنتیكی وابسته به عملكرد نامناسب این نوع ژنها است. اصولا در هر موجود دیپلوئید، هر فرد تركیبی از گامتهای نر و ماده است به این ترتیب هر فرد دو آلل اتوزومی خود را از والدین دریافت میكند. برای ژنهای اتوزومی در اكثر موارد هر دو آلل بیان می شود. در پستاندارن بخش خیلی كوچكی از ژنها ،حدود 1% وضعیت ,imprinting دارند یعنی فقط یکی از آللها بیان میشوند و آللی كه بیان می شود میتواند به یكی از والدین (والد پدر) وابسته باشد.
كلمه imprinting اولین بار درمورد حشره pesudoccuse nipaemea به كار گرفته شده است. در این حشره در جنین های ماده، تمامی كروموزومها به صورت یوكروماتین هستند و فعال، در صورتی كه در نرها، یكی از ژنومها به صورت غیر فعال در می آید (هتروكروماتین)، نتیجه اینكه فرد نر به صورت هاپلوئید عمل میكند و در ژنومی كه به صورت silence فعال میشود ژنوم پدری است. در پستانداران همgenetic imprinting به مفهوم عملكرد غیر مساوی آللهای ژنهای غیروالدینی در یك فرد است. مطالعات نشان داده است كه 80% این ژنها بصورت كلاستر هستند كه تحت عنوان imprinted domains نامیده می شوند. این امر منجر به تنظیم و هدایت هماهنگ ژنها میشود (co-ordinated control).
مكانیسم imprinting:
یك مكانیسم فعال است (dynamic). به این مفهوم كه سیستم باید بتواند هم imprinting را حذف و هم در باند مستقر كند. ماهیت imprinting اپی ژنتیك است. در سلولهای ژرمینال imprinting حذف شده است ولی بعدا بسته به جنس موجود برقرار میشود و در اووسیت imprinting والد مادری برقرار خواهد شد. در گیاهان و پستانداران دو مكانیسم در استقرار imprinting درگیر هستند:
1- متیلاسیونmethylation DNA DNA
2- تغییرات هیستونها histone modification
جمع شدن این ژنها به صورت كلاستر باعث میشود كه یك مكانیسم كنترل ژنتیكی و عوامل ژنتیكی مشترك وجود داشته باشد مثل non coding RNAS و DMRS=differently methylated regions
DMRS توالیهایی از مولكول DNA و غنی از CG هستند كه یك سیتوزین در یك كپی متیله شده است. برعكس تصور، متیلاسیون همیشه به مفهوم silencing نیست. بلكه اثرات متیلاسیون وابسته به زمینه ژنتیكی یا توالی هایی است كه در جایگاه وجود دارد. Imprinting كامل ژنوم پدری در mealy hug (حشره كفشدوزك) و Imprinting كامل x پدری در موش ماده دیده شده است. در جنس مونث انسان، بواسطه عملکرد مرکزغیر فعالسازی که بر روی کروموزوم X قرار دارد، یکی از دو کروموزوم X در خانمها به حالت هتروکروماتین در می آید و عملا تنها یکی از دو کروموزوم X فعال می باشد. البته حتی در کروموزوم X هتروکروماتینه نیز در حدود 20 درصد کروموزوم بحالت یوکروماتین(فعال) باقی می ماند و دراین مناطق ژنها فعال و در ظهور برخی صفات تاثیر گذارند. پدیده هتروکروماتینه شدن یکی ازدو کروموزوم X پدیده ای آگاهانه است، بدین معنی که مکانیزمی درونی موجب می شود که تعداد کروموزومهای X هتروکروماتینه شده(Imprinting) وابسته به سطح پلوییدی موجود باشد، مثلا در موجودی دیپلویید چون انسان، تنها یکی از دو کروموزوم X زنان هتروکروماتینه می شود، اما در صورت وقوع اختلال در میوز طبیعی تخمکهای مادری و انتقال هر دو کروموزوم X مادری به جنین دختری، دو کروموزوم X هتروکروماتینه (غیرفعال) می شوند و تنها یک کروموزوم X فعال باقی می ماند. در صورت وقوع نقص ژنتیکی تاثیر گذار در تعداد کروموزوم جنسی، مانند سندرم ترنر که زنان مبتلا دارای یک کروموزوم X(بجای داشتن دو کروموزوم X) می باشند، تک کروموزوم X یوکروماتینه( فعال) باقی می ماند. البته این امر به معنای عدم بروز مشکل در افراد مبتلا به سندرم ترنر نیست، بلکه بواسطه وجود برخی مناطق ژنی فعال بر روی کروموزوم X هتروکروماتینه، این نوع ژنها در افراد مبتلا به ترنر بیان نمی شود(بعلت عدم وجود تک کروموزوم هتروکروماتینه) که این امر سبب بروز مشکلات جسمی و ذهنی متعدد در زنان مبتلا می گردد. ژنهای Imprinting به نظر میرسد كه نقش خیلی مهمی در رشد و نمو و تكوین جنین دارند.
ژنهای Imprinting در گیاهان:
پدیده مشابه Imprinting در گیاهان بخصوص در گیاهان گلدار نیز مشاهده شده است. در گیاهان یكی از اسپرماتوزوئیدها با سلول تخمزا تركیب شده و تشكیل جنین دیپلویید میدهد، در حالیکه اسپرماتوزوئید دوم با سلول ثانویه تركیب شده یك بافت تریپلوئید بوجود میآورد كه 2 ژنوم منشاء مادری و یك ژنوم با منشاء پدری دارد( این بافت، آندوسپرم را بوجود می آورد) به نظر می رسد كه نسبت 2 به 1 ژنهای مادری به پدری در تكوین جنین مهم است.
نشان داده شده است كه بعضی از صفات وابسته به تظاهر هم پدری و هم مادری هستند ، در حالیکه برخی صفات یا وابسته به ژنهای پدری هستند یا مادری.
Imprinting میتواند در زمینه های مهار سرطان یا عوارض ژنتیكی موثر باشد.
در نگارش این مطلب، از مطالب درس "ژنتیک مولکولی" خانم دکتر ابراهیمی بهره گرفته شده است.